زیادهروی در مصرف، اسراف، تجمل و واژههایی از این دست، برای هیچیک از ما واژههایی ناآشنا نیستند. بارها و بارها از رسانهها شنیده و دریافتهایم که کشور ما در کنار بهرهمندی از ذخایر ملی و نعمات الهی، جزو پرمصرفترین و به عبارت آئینی آن «مسرفترین» کشورها هستیم؛ آنهم در میان کشورهایی که نه آئینها و قانونها و دستورهای الهی و اخلاقی دین ما را دارند و نه مثل ما شعار آن را میدهند!
همین چند سطر کافی است ـ بیآن که آمار و ارقامی هم ارائه کرده باشیم ـ تا قبول کنیم ما در زندگی و پروسه تولید تا مصرف، برنامه نداریم و از الگوی خاصی تبعیت نمیکنیم. به همین خاطر مسئولان مجبورند کاری کنند تا مجبور به احتیاط و برنامهریزی در مصرف شویم. اگر یادتان باشد روزهای ابتدایی سهمیهبندی بنزین و ارائه کارت سوخت را حتماً مشاهده کردهاید. عدهای چهقدر در مصرف بنزین احتیاط میکردند تا پایان ماه و ارائه سهمیه بعدی، با کمبود بنزین مواجه نشوند؛ اما امروز چه؟ آیا همان احتیاط و برنامهریزی وجود دارد؟ حتماً شما هم جوابتان منفی است! چرا؟! چون از برنامه خبری نیست چون الگوی صحیحی مدّ نظرمان نیست، مردم باهوشی هستیم خیلی راحت با مشکلات ذهنمان را تطبیق میدهیم و جریان زندگی را مطابق میلمان تغییر میدهیم حتی در این میان منافع ملی در خطر افتد! درست به همین خاطر است که با وجود سهمیهبندی و ارائه کارت سوخت، پس از چندی رؤیای حذف ترافیک سنگین کلانشهرها و مصرف بهینه سوخت و … همه کلاً از خاطرها رفت و دوباره وضع به حالت غیرعادی گذشته بازگشت و مشکلات دوباره «عادی» شد!
[]
امسال به پیشنهاد رهبر فرزانه انقلاب دام ظلهالعالی سال اصلاح الگوی مصرف نامیده شده است. یعنی درست دست روی نقطهای گذاشته شده که اکثراً با آن مشکل داریم! «الگوی صحیح و استفاده از آن» اینکه آیا هنوز به این باور رسیدهایم که الگوی صحیحی در مصرف نداریم، یا این که آیا ضرورتی دارد که به اصلاح نوع مصرفمان از نعمات الهی بیندیشیم، و این که اگر این مسأله را هم مثل خیلی از مشکلات اجتماعی دیگر غیر مهم بینگاریم چه پیامدی خواهد داشت، و خیلی سؤالات دیگر، موضوعاتی است که باید همه به آن بیندیشیم و در سال 88 و دوره جدید انتشار مجله میلاد در صددیم در پیروی از منویات آن رهبر فرزانه به جستوجوی راهکارهای تحقق این امر بپردازیم. شما هم میتوانید در این مسیر با ارائه پیشنهادهای خود، دریچههای روشنی را به روی ما و همه مخاطبان مجله بگشائید.
درباره اسراف که یک عیب ملی است
در سال اصلاح الگوي مصرف به اسراف بينديشيم
درباره اسراف که یک عیب ملی است
ما ايرانيها در كنار صفات خوب و پسنديده فراواني كه داريم، متأسفانه عادتها و ويژگيهاي نامطلوبي هم داريم كه آن خوبيها را تحت الشعاع خود قرار ميدهد.
يكي از شاخصترين اين عادتها ـ كه البته بارها هم راجع به آن صحبت شده است ـ بحث اسراف و زياده روي در مصرف ميباشد.
اسراف بر اساس روايات وارده از جمله گناهاني است كه بر كبيره بودنش تصريح شده است و حتي در قرآن كريم اسراف كاران، اصحاب آتش معرفي شدهاند.
در آیة بیست و نه سورة مبارکة اعراف آمده است: «بخورید و بیاشامید، ولی از حد نگذرانید. به درستی که خداوند اسراف کنندگان (تجاوز کنندگان از حد) را دوست نمیدارد.»
همچنین در سورة مبارکة مؤمن آیة سیوچهار به اسرافکنندگان و شککنندگان، وعدة عقوبت و عذاب داده شده و در آیة بیست و هفت از سورة مبارکة بنیاسرائیل در یک تشبیه زیبا و هشدار دهنده اسراف کنندگان، برادران شیطان خوانده شدهاند.
در روایات صادره از معصومین(ع) نیز اسراف و تبذیر نکوهش شده؛ چنانکه رسول اکرم(ص) فرمودند: «کسی که بنایی برای دیدن و شنیدن مردم میسازد، خدای متعال آن بنا را … طوقی برگردنش کرده و او را به آتش میاندازد.» از آن حضرت سؤال شد منظور از بناکردن برای دیدن و شنیدن مردم چیست؟ حضرت فرمود: «بنایی است که زیادتر از احتیاج بسازد، بدان منظور که بر همسایگان و برادران دینی خود مباهات ورزد.»
در روایت دیگری از امام صادق(ع) آمده است: «جز این نیست که خداوند، اقتصاد (میانهروی در مخارج زندگی) را دوست، و اسراف را دشمن میدارد…»
امام صادق(ع) همچنین در جايي دیگر ميفرمايند: «جز اين نيست كه خداوند ميانه روي را دوست و اسراف را دشمن ميدارد، حتي دور انداختن هسته خرما را، زيرا آن نيز به كار آيد».
اميرالمؤمنين علي(ع) نيز ميفرمايند: «هر گاه خداوند اراده خيري به بندهاي بفرمايد، او را ملهم ميفرمايد به ميانهروي و حسن اداره زندگي و او را از اسراف و بدي تدبير دور مينمايد».
بر اين اساس اسراف به معناي تجاوز از حد و زياده روي كردن است كه وجود آن علاوه بر اين كه خير و بركت را از ميان ميبرد، خود به عاملي در جهت بي نظمي و بي تدبيري زندگي مبدل ميشود لذا در شرع مقدس ميبينيم كه با صريحترين عبارت، مردم از اسراف كاري منع شدهاند.
با اين همه گذشته از حرمت شرعي اسراف در آيين ما، اسراف امروزه به عنوان يك عيب ملي جلوهگر شده است كه اتفاقاً خود يكي از عوامل عمده كاهش بهرهوري و مانع رشد و پيشرفت سريع در كشور ميباشد.